حاکمیت آب به‌عنوان مسیری برای امنیت غذایی و انرژی در افغانستان

حاکمیت آب به‌عنوان مسیری برای امنیت غذایی و انرژی در افغانستان
مهر 21, 1404
127 بازدید

اگرچه منابع طبیعی متمایزی مانند آب، انرژی و غذا هر یک ویژگی‌های خاص خود را دارند، اما از اساس به‌شدت درهم‌تنیده و وابسته به یکدیگرند و شالوده‌ی جوامع انسانی کارآمد را تشکیل می‌دهند. تضمین حاکمیت جوامع انسانی بر منابع آب، انرژی و غذا، کلید امنیت و خودتعیین‌گری اجتماعی‌ـ‌اقتصادی آن‌ها به‌شمار می‌رود.

مقدمه

اگرچه منابع طبیعی متمایزی مانند آب، انرژی و غذا هر یک ویژگی‌های خاص خود را دارند، اما از اساس به‌شدت درهم‌تنیده و وابسته به یکدیگرند و شالوده‌ی جوامع انسانی کارآمد را تشکیل می‌دهند. تضمین حاکمیت جوامع انسانی بر منابع آب، انرژی و غذا، کلید امنیت و خودتعیین‌گری اجتماعی‌ـ‌اقتصادی آن‌ها به‌شمار می‌رود.

افغانستان با برخورداری از منابع غنی آب و انرژی‌های تجدیدپذیر، از جمله زمین‌های حاصلخیز کشاورزی که به امنیت غذایی کمک می‌کند، توانایی دستیابی به توسعه‌ی پایدار در قرن بیست‌ویکم را داراست.

مفهوم پیوند آب – انرژی – غذا،  به شبکه‌ی پیچیده‌ی ارتباطات و وابستگی‌های متقابل میان نظام‌های آب، انرژی و غذا اشاره دارد. این مفهوم بر این نکته تأکید می‌کند که اقدامات در یک بخش می‌تواند تأثیر چشمگیری بر بخش‌های دیگر داشته باشد و بنابراین نیازمند رویکردی کل‌نگر و یکپارچه در مدیریت منابع است. پرداختن هماهنگ به پیوند آب–انرژی–غذا برای ارتقای پایداری، امنیت و حاکمیت این منابع حیاتی ضروری است. چنین رویکردی به‌ویژه در بستر افغانستان موجب افزایش کارایی و تاب‌آوری می‌شود.

افغانستان به پنج حوزه‌ی اصلی رودخانه‌ای تقسیم می‌گردد که چهار مورد از آن‌ها مرزی و مشترک با کشورهای همسایه‌اند و به‌طور سالانه منابع آبی کشور را تغذیه می‌کنند. ظرفیت بالقوه‌ی تولید نیروی برق‌آبی افغانستان بیش از ۲۳ هزار مگاوات برآورد شده است. افزون بر این، کشور از ظرفیت قابل‌توجهی در زمینه‌ی انرژی خورشیدی، بادی، زمین‌گرمایی و زیست‌توده برخوردار است. این ظرفیت‌های انرژی تجدیدپذیر، بسیار فراتر از تقاضای کنونی و آینده‌ی برق کشور است و مسیر امیدبخشی برای توسعه‌ی پایدار به شمار می‌رود.

با این حال، لازم است توجه داشت که علی‌رغم این منابع گسترده‌ی انرژی تجدیدپذیر، بخش اعظم نیاز ملی افغانستان به برق از طریق واردات از کشورهای آسیای مرکزی تأمین می‌شود که بر ضرورت یافتن راه‌حل‌های پایدار و عملی در حوزه‌ی انرژی تأکید دارد. زمین‌های قابل کشت افغانستان حدود ۱۲ درصد از کل مساحت کشور، تخمین زده می‌شود. با این وجود، تنها نیمی از این زمین‌ها سالانه زیر کشت می‌روند و حدود یک‌چهارم آن‌ها آبیاری می‌شوند. بخش زیادی از زمین‌های قابل کشت را استپ‌های کوهستانی تشکیل می‌دهد که بیشتر به‌عنوان مرتع مورد استفاده قرار می‌گیرند.

افغانستان کشوری کشاورزی‌محور است و کشاورزی ستون فقرات اقتصاد ملی و منبع اصلی معیشت مردم محسوب می‌شود. این بخش ۷۹ درصد از نیروی کار کشور را دربر می‌گیرد و در سال ۲۰۱۷ حدود ۲۳ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل داده است. مهم‌ترین محصولات کشاورزی شامل گندم، برنج، جو و پنبه است. در این میان، گندم جایگاه ویژه‌ای دارد؛ زیرا حدود ۶۰ درصد از نیاز روزانه‌ی غذایی خانواده‌ها را تأمین می‌کند و اهمیت آن در امنیت غذایی ملی را برجسته می‌سازد.

بر اساس شاخص ND-GAIN، که میزان آسیب‌پذیری یک کشور در برابر تغییرات اقلیمی، حساسیت آن و توانایی سازگاری با پیامدهای منفی این تغییرات را اندازه‌گیری می‌کند، افغانستان، از نظر اقلیمی یکی از آسیب‌پذیرترین کشورها در جهان به شمار می‌رود. عوامل سیاسی، جغرافیایی و اجتماعی نیز آثار تغییرات اقلیمی را بیش‌ازپیش تشدید می‌کنند. از مهم‌ترین پیامدهای تغییرات اقلیمی در افغانستان می‌توان به افزایش دما، کاهش و نامنظم بودن بارش‌ها همراه با بارندگی‌های شدید در بازه‌های زمانی کوتاه و کاهش منابع آبی اشاره کرد.

از سال 1950 تاکنون، دمای متوسط کشور افغانستان ۱.۸ درجه سانتی‌گراد افزایش یافته که به‌طور قابل‌توجهی بالاتر از میانگین جهانی (۱.۱ تا ۱.۲ درجه سانتی‌گراد) است.

در خصوص الگوهای بارش کنونی و آینده‌ افغانستان عدم قطعیت قابل‌توجهی وجود دارد. تغییرات اقلیمی سبب کاهش پوشش گیاهی، آسیب به بخش کشاورزی و بروز خشکسالی‌ها می‌شود. افزون بر این، الگوهای نامنظم بارش و گرم‌شدن زودهنگام منجر به وقوع سیلاب‌ها شده‌اند.

با تهاجم اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان در سال 1979 و تداوم جنگ پس از خروج آن‌ها در سال 1989، در دهه‌ی 1990 درگیری‌های داخلی میان گروه‌های مسلح شکل گرفت. جنگ‌های مداوم، زیرساخت‌های فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی کشور را نابود کرده است. جنگ و بلایای طبیعی یکدیگر را تقویت کرده و پیامدهایی همچون ناامنی، فقر شدید، ضعف حکمرانی، توسعه‌نیافتگی، مهاجرت و فروپاشی اجتماعی‌ـ‌اقتصادی در افغانستان به بار آورده‌اند. بنابراین، با در نظر گرفتن فرصت‌ها و تهدیدهای پیش‌روی توسعه‌ی پایدار افغانستان، پیوند آب، انرژی، حاکمیت غذایی و امنیت ناشی از آن اهمیت حیاتی دارد. این رابطه در مرکز توسعه‌ی پایدار قرار داشته و برای رفاه انسانی، کاهش فقر و حفاظت از محیط‌زیست ضروری است.

پرداختن به این چالش‌ها از طریق رویکردهای یکپارچه و نوآورانه می‌تواند مسیر دستیابی به آینده‌ای باثبات و شکوفا را هموار سازد. افغانستان می‌تواند با تمرکز بر انرژی‌های تجدیدپذیر، مدیریت کارآمد منابع آب و شیوه‌های کشاورزی پایدار، تاب‌آوری خود را افزایش دهد، وابستگی‌هایش را کاهش داده و معیشت مردم را بهبود بخشد.

 

وضعیت کنونی افغانستان، ظرفیت‌ها، دسترسی، چالش‌ها و تهدیدهای مرتبط با منابع آب، انرژی و غذایی

پیامدها و تهدیدها چالش‌ها ظرفیت‌ها حوزه
کاهش بهره‌وری کشاورزی- افزایش مهاجرت روستاییان- تنش‌های مرزی بر سر آب ضعف مدیریت منابع مشترک- کاهش بارندگی و تغییرات اقلیمی- فقدان زیرساخت‌های آبیاری و ذخیره‌سازی موقعیت در «برج آبی آسیا» با رودخانه‌های مشترک با ایران، پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان- پتانسیل بالا برای سدسازی و آبیاری زمین‌های کشاورزی منابع آب
– ۱۵.۳ میلیون نفر (۳۵٪ جمعیت) دچار ناامنی غذایی شدید- افزایش وابستگی به واردات گندم و برنج- کاهش سهم در بازار جهانی محصولات باغی وابستگی شدید به بارش و منابع آب سطحی- جنگ و تخریب زیرساخت‌ها- بهره‌وری پایین و فناوری سنتی- تغییرات اقلیمی و خشکسالی ۱۲٪ زمین‌ها قابل کشت (۶٪ زیر کشت)- ۸۰٪ جمعیت وابسته به کشاورزی- تولید ۵.۲ میلیون تن غلات (عمدتاً گندم) در سال ۲۰۲۳- سابقه تاریخی خودکفایی و صادرات کشاورزی کشاورزی و امنیت غذایی
بیش از ۵۰٪ جمعیت زیر خط فقر- کاهش فرصت‌های شغلی پایدار- گسترش نابرابری و بی‌ثباتی اجتماعی مدیریت ناکارآمد منابع طبیعی- اقتصاد غیررسمی و فساد سیستماتیک- رشد سریع جمعیت و فقر گسترده ظرفیت بالای تولید محصولات دامی و باغی- پیشرفت‌های نسبی پس از ۲۰۰۲ در GDP و شاخص توسعه انسانی اقتصاد و معیشت
وابستگی شدید به واردات انرژی- کندی توسعه صنعتی و کشاورزی مکانیزه کمبود سرمایه‌گذاری و فناوری- آسیب زیرساخت‌ها در جنگ‌ها- دسترسی محدود روستاها به برق پتانسیل بالای انرژی آبی، بادی و خورشیدی- موقعیت جغرافیایی مناسب برای صادرات انرژی انرژی و زیرساخت‌ها
فشار بر منابع طبیعی- گسترش فقر زیست‌محیطی- تشدید مهاجرت داخلی و خارجی رشد جمعیت سریع‌تر از ظرفیت منابع- تخریب جنگل‌ها و فرسایش خاک- ضعف سیاست‌های محیط‌زیستی نیروی انسانی جوان و در حال رشد- زمین‌های حاصل‌خیز در برخی مناطق جمعیت و محیط زیست

 

تأثیر تغییرات اقلیمی بر حاکمیت غذایی و اقدامات کاهش اثرات

سیستم غذایی افغانستان تحت فشار فزاینده‌ای از عوامل اقلیمی و غیر اقلیمی قرار دارد. عوامل غیر اقلیمی شامل رشد جمعیت، افزایش تقاضا برای محصولات حیوانی، درگیری‌های طولانی‌مدت و ناآرامی‌های اجتماعی است. این عوامل، به همراه تغییرات اقلیمی، چهار رکن امنیت غذایی را تحت تأثیر قرار می‌دهند: در دسترس بودن، قابلیت دسترسی، بهره‌برداری و ثبات.

تغییرات اقلیمی از طریق افزایش دما، تغییر الگوهای بارش و افزایش وقوع حوادث شدید جوی، امنیت غذایی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. ترکیب روند گرم‌شدن و خشک‌شدن، تاکنون به کاهش قابل توجه عملکرد محصولات کشاورزی منجر شده است. انتظار می‌رود که تغییرات اقلیمی امنیت غذایی را در سراسر جهان بیش از پیش مختل کند. همچنین جابجایی آفات و بیماری‌ها تولید محصولات را در مناطق مختلف با چالش روبرو می‌کند. با افزایش وقوع حوادث شدید و یکپارچگی بیشتر سیستم غذایی جهانی، خطر اختلالات گسترده در سیستم غذایی افزایش می‌یابد.

راهبردهای کاهش اثرات و سازگاری برای حفظ امنیت غذایی در برابر تغییرات اقلیمی حیاتی هستند. چندین روش سازگارانه که می‌تواندحاکمیت غذایی محلی را تقویت کند شامل موارد زیر است:

  • افزایش مواد آلی خاک،
  • اجرای اقدامات کنترل فرسایش خاک،
  • بهبود مدیریت زمین‌های کشاورزی و مرتعی،
  • توسعه محصولات مقاوم به خشکسالی.

 

ترویج رژیم‌های غذایی سالم و پایدار و کاهش اتلاف و ضایعات غذایی نیز می‌تواند به سازگاری کمک کند، زیرا نیاز به زمین اضافی برای تولید غذا را کاهش می‌دهد.

کاهش اثرات تغییرات اقلیمی شامل کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای است که عمدتاً از طریق استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر انجام می‌شود. کاهش مؤثر اثرات تغییرات اقلیمی نیازمند سیاست‌های حمایتی، مکانیزم‌های بازار، نهادها و ساختارهای حکمرانی نیز می‌باشد.

نتیجه‌گیری و توصیه‌ها

افغانستان دارای منابع تجدیدپذیر فراوانی است، از جمله آب، برق آبی، انرژی خورشیدی، باد، زمین‌گرمایی، بیوگاز، زمین‌های زراعی بلااستفاده قابل توجه و منابع غذایی متنوع. این منابع برای دستیابی به توسعه پایدار و خودکفایی حیاتی هستند. با این حال، تأثیرات تغییرات اقلیمی و جنگ طولانی‌مدت، محیط طبیعی و زیرساخت‌های فیزیکی و اجتماعی کشور را به شدت تخریب کرده است. این فاجعه‌های طبیعی و انسانی درهم‌تنیده، حاکمیت و امنیت افغانستان را به ویژه در حوزه‌های آب، انرژی و غذا به شدت تضعیف نموده است.

از آنجا که منابع آب ورودی حیاتی برای سیستم‌های غذایی و انرژی افغانستان هستند، دستیابی به حاکمیت آب ضروری است. این امر به معنای ایجاد حق کنترل و مدیریت منابع آب کشور است. امنیت آب از طریق مدیریت پایدار آب برای رفاه مردم و اکوسیستم‌ها، وابسته به این حاکمیت است. به همین ترتیب، حاکمیت غذایی، یعنی حق تعریف و کنترل تولید و توزیع غذا، اساس امنیت غذایی را تشکیل می‌دهد. این حق برای اطمینان از دسترسی مردم متنوع افغانستان به غذای کافی ضروری است. به موازات آن، حاکمیت انرژی، یعنی توانایی کنترل منابع انرژی به‌طور مستقل، می‌تواند خودکفایی ملی را افزایش دهد، انتشار گازهای گلخانه‌ای را کاهش دهد و به حفاظت محیط زیست کمک کند.

چارچوب وابستگی متقابل آب-انرژی-غذا، پایه توسعه پایدار افغانستان را فراهم می‌کند. توصیه‌های زیر برای اجرای این چارچوب حیاتی هستند:

  1. دولت مشروع: داشتن دولتی مشروع، مسئول و پاسخگو پیش‌نیاز حاکمیت منابع، امنیت و توسعه پایدار است. بنابراین، لازم است مردم افغانستان، از جمله شهروندان تحصیل‌کرده و به ویژه زنان و مردان در دیاسپورای افغان، برای تأسیس چنین دولتی تلاش کنند. جامعه بین‌المللی و سازمان ملل متحد نیز مسئول حمایت از این تلاش هستند، همان‌گونه که توسط قوانین بین‌المللی و حقوق بشری، چارچوب توسعه پایدار و به ویژه هدف توسعه پایدار ۱۷ (SDG 17) مقرر شده است.
  2. مدیریت یکپارچه منابع آب: اجرای سیاست‌هایی برای توزیع عادلانه، استفاده بهینه و حفاظت از منابع آب. این امر باید شامل بازسازی زیرساخت‌های موجود، توسعه پروژه‌های جدید آب و ایجاد نهادهایی برای مدیریت منابع آب فرامرزی باشد.
  3. توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر: سرمایه‌گذاری در منابع انرژی تجدیدپذیر مانند خورشیدی، بادی و برق آبی که در افغانستان فراوان است. این اقدام وابستگی به سوخت‌های فسیلی وارداتی از کشورهای همسایه را کاهش می‌دهد، انتشار گازهای گلخانه‌ای را کاهش می‌دهد و تامین انرژی غیرمتمرکز، به ویژه در مناطق روستایی، را فراهم می‌کند.
  4. ترویج کشاورزی پایدار: مقاومت کشاورزی را با ترویج روش‌های هوشمند اقلیمی، بهبود سیستم‌های آبیاری و حمایت از کشاورزان محلی تقویت کنید. تمرکز بر تولید محصولات متنوع، امنیت غذایی را افزایش داده و خودکفایی را تقویت می‌کند.
  5. بازسازی زیرساخت‌ها: بازسازی زیرساخت‌های آسیب‌دیده از جنگ، از جمله راه‌ها، سیستم‌های آبیاری و شبکه‌های انرژی را در اولویت قرار دهید تا دسترسی بهتر به بازارها، تجارت و بهره‌وری کشاورزی فراهم شود.
  6. توانمندسازی و تقویت نهادها: ظرفیت دولت‌های محلی و جوامع برای مدیریت منابع طبیعی را از طریق برنامه‌های آموزشی، تبادل دانش و انتقال فناوری افزایش دهید. توسعه تخصص محلی در مدیریت آب، انرژی و کشاورزی برای پایداری بلندمدت حیاتی است.
  7. همکاری منطقه‌ای در منابع آب: در تلاش‌های دیپلماتیک برای ایجاد توافق‌های همکاری در استفاده از منابع مشترک آب با کشورهای همسایه شرکت کنید. این اقدام تنش‌ها را کاهش داده و ترتیبات تقسیم آب سودمند متقابل را ترویج می‌کند.
  8. تطبیق و کاهش اثرات تغییرات اقلیمی: استراتژی ملی برای تطبیق با تغییرات اقلیمی، با تمرکز بر سیستم‌های آب، غذا و انرژی، توسعه و اجرا شود. این استراتژی باید شامل سیاست‌هایی برای استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، بهبود حفاظت از آب و حفاظت از اکوسیستم‌ها باشد.

این توصیه‌ها هدف دارند تا افغانستانی دارای حاکمیت، پایدار و امن ایجاد کنند؛ کشوری که با استفاده از منابع طبیعی خود، قابل دستیابی به این هدف است و می‌تواند با پرداختن به منابع حیاتی و افزایش تاب‌آوری در برابر چالش‌های آینده، مسیر توسعه پایدار را طی کند.

این متن صرفا جهت اطلاع‌رسانی و انعکاس دیدگاه‌های پژوهشگران و منابع مختلف منتشر شده و انتشار آن به معنای تایید کامل محتوا از سوی انیستیتوت مطالعات راهبردی باختر نیست.

مرجع: researchgate